کد خبر 30512
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵:۵۱

ديگه مي‌خوام تقاص‌خواهي کنم. نه فقط بابت خون‌هائي که ريخته شد... نه فقط بابت اموالي که سوخت... نه فقط بابت انحرافي که ايجاد شد...نه فقط بابت دل‌هائي که خون شد...

به گزارش وبلاگستان مشرق، ياسين رضوي پور در مطلب اخير وبلاگ "حقيقت محض" با اشاره به اقدامات اخير فتنه گران نوشت:
خيلي سعي کردم حرفي نزنم. خيلي...

خيلي سعي کردم مثل همه کليشه‌اي صحبت نکنم و ابتدا به منطق و خرد و عقلم مجال انديشيدن بدم.

خيلي سعي کردم خوددار و متين باشم.

خيلي سعي کردم زبانم به ناسزا به کسي باز نشه و طبق امر رهبرم فقط قول سديد بگم

خيلي سعي کردم به کسي بد نکنم، حتي اگر در حق من، در حق مردمم، در حق کشورم، و در حق مسير حقانيت ظلم شد.

تا به حال خيلي خود دار بودم. خيلي خود دار! هم در مقابل عالمان متهتک، هم در برابر جاهلان متنسک،

دردي که کمر مولايم علي را شکست، همچون خاري در چشم و استخواني در گلو آزارم داد اما...

نه دستم به زدن کسي باز شد، نه زبانم به توهين و يا حتي افشاگري نسبت به کسي.

تا به حال هر چي گفتم راجع به حقانيت مسير انقلاب اسلامي بود و راجع به انحراف مسير ضد انقلاب حرف چنداني نزدم.

اما ديگه صبرم تموم شده.

ديگه طاقت ندارم.

به خدا رنج کشيدن و دم نزدن خيلي سخته.

به خدا خيلي سخته مظلوميت سيد علي رو ببيني و باز هم در مقابل جهالت يک عده صبر پيشه کني.

من صبر مي‌کردم چون هنوز اميدوار بودم که تبعيت خيلي‌ها از جريان سبز، ناآگاهانه و از روي بي‌اطلاعي باشد.

به اين آيه ايمان داشتم که مي‌گفت: وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا

اما حالا مي‌بينم اگر مي‌شد تا به امروز به يک نفر حق داد که حقيقت رو نديده باشه، ديگه نميشه! ديگه حقيقت واضح و روشنه...

ديگه کيه که ندونه اين تماس‌هاي خارجي بودند که موسوي و کروبي رو به برگزاري راهپيمائي در 25 بهمن دعوت کردند؟

ديگه کيه که ندونه مصر و تونس و غزه و لبنان و انتخابات و ايران، همگي بهانه‌اند تا ولايت فقيه زمين بخورد؟!

توي 25 بهمن مگه کسي از انتخابات حرفي زد؟ کسي از مصر هم حرفي نزد! حرف‌ها فقط راجع به آقا بود! نه شخص آقا فقط! راجع به اصل ولايت فقيه. راجع به اصل جمهوري اسلامي...

ديگه کيه که ندونه تنها هدف اين تجمع اين بود که ايران الگوي کشورهاي عربي نباشد!

ديگه کيه که ندونه که امريکا، اسرائيل، منافقين، سلطنت‌طلب ها و همه دشمنان اسلام و مسلمين براي برگزاري اين راهپيمائي با هم هم‌نظر و همسو بودند؟!

شما مي‌خواهيد هم با نظام باشيد و هم با دشمنان نظام؟! نخوانده‌ايد آيات قرآن را که تکليف امثال شما را روشن کرده است؟!

سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يرِيدُونَ أَنْ يأْمَنُوکُمْ وَيأْمَنُوا قَوْمَهُمْ کُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْکِسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ يعْتَزِلُوکُمْ وَيلْقُوا إِلَيکُمُ السَّلَمَ وَيکُفُّوا أَيدِيهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأُولَئِکُمْ جَعَلْنَا لَکُمْ عَلَيهِمْ سُلْطَانًا مُبِينًا(النساء-91)

بزودي جمعيت ديگري را مي‌يابيد که مي‌خواهند هم از ناحيه شما در امان باشند، و هم از ناحيه قوم خودشان، هر زمان آنان را به سوي فتنه بازگردانند، با سر در آن فرو مي‌روند! اگر از درگيري با شما کنار نرفتند و پيشنهاد صلح نکردند و دست از شما نکشيدند، آنها را هر جا يافتيد اسير کنيد و به قتل برسانيد! آنها کساني هستند که ما براي شما، تسلط آشکاري نسبت به آنان قرار داده‌ايم.

ديگه مي‌خوام تقاص‌خواهي کنم. نه فقط بابت خون‌هائي که ريخته شد... نه فقط بابت اموالي که سوخت... نه فقط بابت انحرافي که ايجاد شد...نه فقط بابت دل‌هائي که خون شد...

مي‌خواهم تقاص نظام را بخواهم. مي‌خواهم انتقام خون حسين شهيد را بگيرم که گرفتن انتقام خون حسين شهيد در دوستي کردن با دوستانش و دشمني کردن با دشمنان اوست.

يکي از دوستان مي‌گفت از واژه‌ي فتنه بدم آمده از بس تکرار شده! آي دوست من! تو بگو اسم اين‌ها را چه بايد گذاشت؟

مي‌گفت: "موسوي از اول بد نبود! خوب بود و از سر لجبازي بد شد و من نمي‌توانم بگويم اين کارها را آگاهانه مي‌کند." آي دوست من! آيا هنوز هم فکر مي‌کني نمي‌فهمد؟ آيا هنوز هم نمي‌بيني که آگاهانه آب در آسياب اسرائيل مي‌ريزد اين آقا؟!

آقاي موسوي! آقاي کروبي! شما نه تنها خون جوانان جنبش سبزي را که فکر مي‌کردند حق با شما است پايمال کرديد، خون شهيدان انقلاب اسلامي را، و خون شهيدان جنگ را نيز پايمال کرديد!

اصلا بگذاريد حقيقت را بگويم. شما خون شهداي کربلا را هم پايمال کرديد. شما خون شهداي قيام مصر و تونس را هم پايمال کرديد. اصلا شما جز پايمال کردن تمام ارزش‌ها در اين چند سال گذشته چه کار کرده‌ايد؟!

من به سهم خودم شما را نمي‌بخشم! من وليّ دم خون‌هاي ريخته شده نيستم اما وليّ دم اين انقلاب که هستم! من شما را نمي‌بخشم چرا که کاري که شما کرديد از قتل و خونريزي و از پايمال کردن خون‌هاي شهدا نيز بدتر است. اين را من نمي‌گويم، خدا مي‌گويد:

الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ (البقرة-191)

فتنه از کشتارنيز بدتر است

هر چقدر آقاي ما مظلوم باشد و مجبور باشد شما را تحمل کند، و هر چقدر قوه‌ي قضائيه مجبور به مماشات با شما باشد، بالاخره روزي خواهد رسيد که خداي من ميان من و شما قضاوت خواهد کرد و روزي خواهد رسيد که حق آشکار و باطل زائل خواهد شد.

وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس